Showing posts with label Nazanin Afshin -Jam. Show all posts
Showing posts with label Nazanin Afshin -Jam. Show all posts

Tuesday, May 5, 2009

Delara Darabi's letter to Nazanin Afshin-Jam

(Nazanin in Persian means dear, lovely and precious. Delara has used the word Nazanin with interchangable with its meanings in her letter to Nazanin Afshin-Jam)

For my Nazanin!
The one who without seeing or knowing, has sympathized with Delara Lord, In your name
Hello to precious, my unseen friend, Hi to my dear Nazanin
I thank and appreciate for all your honest and giving support. I don't know, I even don't know how this happened to me. After many years I still haven't been able for even few minutes resolve it. (I cant understand those few minutes!) Lets not get to it,...... It has been a while that I have been wanting to write you but my hands were not helping...

Dear Nazanin, you live there...you struggle and shout and ...I am here far away and all around me is filled with your letters, memories and hopes. Filled with kindness of all of you my unseen friends. Filled with your giving, lasting and pure kindness

My Lord! On the third bed of this cell , I am sitting in the corner of an accusation and I am writing to you... Kind Nazanin.
I hope for the day that I can meet all of you kind people in person and to see you with my own eyes, Because I have already have felt your purity, kindness and your vast love with my heart...

I wish God gives enough life to Delara that she can complete all her purposes...Dear Nazanin, you don’t know how difficult it is when one sees that friends and dear ones move on with life but you stay stagnant and in one place.My dear Nazanin, you don't know how painful it is to see (in here) freedom of those who are proud that they murdered someone but in their own court (conscious) they represent themselves as innocent and not guilty and they even give themselves the right for what they had done and...

Dear Nazanin, I don't know.... may be they are right, I am only afraid that I may not deserve so much blessing and attention from so many dear ones worldwide. I am afraid that I may not deserve all my pains. The sorrows, pains, insults, despise and falsifications that has become the meanings of my life...All the meaning of my life...

You are a human rights activist and you shout...and I quietly and with no sound, I present to your beautiful eyes , the same rights and pains ..with no judgments or words...In silence you have heard and are hearing my screams more clear and more beautiful don't you?!My heart has much to express but time is short and I am not allowed any control !!! Writing here is meaningless.Everything here is fake and superficial. This world is worthless but a world filled with missions.
I don't know if I will meet you my dear ones or we must leave the meeting to the the unseen world.Anyway, Delara is not alone, Delaras are trapped in prisons and in need of God's help and in need of defenders of human right and humanity!!!

I hope that you defend humanity and always be successful. The one who defends humanity and knowledge , is not a human but a true knower of God and knower of self. A reference, a gauge and a motive for life...and that is how you are ...Nazanin (precious) of all ages.

You and I and all of us, human beings of the world came here with will but after a while we forgot everything... We live with different feelings, with perplexity and amazements and we still do not understand why?

I cry a lot, just like the spring clouds! with large droplets...have you ever seen it?! Yes my cries are because when Iwas could have loved I had shortcomings and now that I am loved, my hands are tight from everywhere an everyone.I have never cried for being imprisoned, because my thoughts and my heart is free and is with you : the best

Delara May 8, 2007

Say hello to my true loving friends Because every night during my prayer I pray for all the people of this large and vast houseI pray that one day everyone becomes a lover and we all be the guests of Lord's vast feast

want to know ,that s you are ,wait for me untill the day i am not prison here!(Above English Line was written by Delara)

Excuse me , my precious Nazanin If I wrote incorrectHope to see you...ARAM , far and homesick (Delara's cell mates have given her the nickname of ARAM , which in Persian means Silent, calm and quiet)

برای نازنیتم
! آنکه نادیده و نشناخته .....با دل آرا همدردی نمود
خدایا به نام تو سلام به نازنین یار نادیده ام،
سلام به نازنین عزیزم...از تمامی حمایت های بی دریغ و بی ریا
و شاید بی دیللتان ممنون و سپاسگذارم،نمی دانم،خودم هم نمی دانم چطور این اتفاق برایم افتاد،بعد سالها هنوز نتوانستم آن چند دقیقه را برای خودم حلاجی کنم!بگذریم،مدتها بود که می خواستم برایت بنویسم ولی دستهایم یاری نمی کرد...
نازنین جان تو در آنجایی و زندگی می کنی...تلاش می کنی و فریاد میزنی و...من اینجایم و دو ر تا دو رم از نامه ها وخاطره ها و امید های شما پر است،از محبت های شما دوستان نادیده ام،از لطف بی دریغ و همیشگی وپاک خدایم ! روی تخت سوم در کنج یک اتهام نشسته ام و برای تو نازنین مهربان می نویسم.آرزوی روزی را می کنم که همه شما مهربانان را از نزدیک و این دو چشم ملموس خود ببینم، چون پاکی و محبت و عشق ماورای شماها را قبلاًباچشمان دلم لمس کرده ام...امیدوارم خداوند آنقدر عمر به دل آرا بدهد تا تمام رسا لت هایش را بتوانہ f ب_e5 اتمام برساند..
.نازنین جان نمی دانی چقدر سخت است سالها رفتن دوستان و عزیزانت را ببینی و خودت در سکون غرق شده باشی و هی در جا بزنی!!! نازنینم نمی دانی چقدر دردناک است آزادی کسی راببینی که بارها و بارها از خود به خاطر قتلی که کرده تشکر کرده ودر دادگاه شخصی خود ،خود را بیگناه و تبرئه نموده و حتی حق خود دانسته که این کار را باید انجام می داده و...نازنین جان نمی دانم شاید حق با آنها باشد ،من تنها از این می ترسم که لیاقت این همه لطف خداوند و توجه عزیزانم در سراسر دنیا را نداشته شم، ترسم از این است که لیاقت رنجهایم را نداشته باشم، همان رنجها ودردها و توهین ها وتحقیر ها و حق و نا حق کردنها که معنای زندگی ام شده اند...
تمام معنای زندگی ام ...تو فعال حقوق بشری و فریاد می زنی! ومن آرام و بی صدا همان حق ها ودردها را به نگاه زیبای شما تقدیم میکنم، بی هیچ قضاوت یا حرفی....در سکوت فریاد ها را زیباتر وشیواتر میشنوید وشنیدید...مگر نه؟!خلاصه حرف دل بسیار است و وقت کم واختیار بی اختیار!!!اینجا نوشتن معنا ندارد، اینجا همه چیز فرمالیته و ظاهریست.
نمی دانم من در این دنیای بی ارزش ولی پررسالت شما دلبندانم را ملاقات خواهم کرد یا وعدهء مان به دنیایی نادیده موکول شود، در هر حال دل آرا تنها نیست ،دل آرا هایی در زندانها اسیرند که محتاج کمک خدا و حما یت حامیان انسانیت و بشریت اند!!!امیدوارم از انسانیت دفاع کنی وهمیشه موفق باشی ؛آنکه از انسانیت ومعرفت دفاع می کند،انسان نیست یک خدا شناس ِخود شناس ِتمام عیار است ،یک ملاک و معیار و انگیزه برای زندگی است...
و تو نازنین تمام اعصار اینچنینی!!!من و تو و همه ی ما انسانهای دنیا با ا راده به دنیا آمده ایم ،بعد از مدتی همه چیز یادمان رفت....با
حیرت و شگفتی و احساسهای دیگر زندگی می کنیم و باز نمی فهمیم چرا؟...
و آخر هم با حسرت از تعدادمان روی کره خاکی کم و کمتر میشود و باز هم نمی فهمیم چرا؟!!من گریه زیاد می کنم، درست مثل ابر بهاری !با قطره های درشت...تا حالا دیده ای؟! آری گریه ام به خاطر این است که آن زمان که باید دوست می داشتم ، کوتاهی کردم و حالا که دوستم دارند ، دستم از همه جا و همه کس کوتاه شده است ،هرگز برای در بند بودن نگریسته ام زیرا که اندیشه وقلبم آزاد است و پیش شما بهترینها...
دل آ را 86/2/18 سلام مرا به همه ی دوستداران ِواقعی ام برسان

چون من هر شب سر نماز برای تمام انسانهای این خانه ی بزرگِ بی در و پیکر دعا میکنم ! دعا می کنم که روزی همگی عاشق هم باشیم وبا هم روی سفره با وسعت ِخدا میهمان باشیم!want to know ,that s you are ,wait for me untill the day i am not prison here!
اگر اشتباه نوشتم منو ببخش نازنینم..
به امید دیدار....
آرام دور و دلتنگ



From: Stop Child Executions