Friday, May 1, 2009

دل آرا دارابی اعدام شد



جزئیات اعدام دل آرا
امروز ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۸۸ روز دهشتناکی برایم بود ساعت ۹ صبح اس ام اس روی گوشی ام دیدم که نوشته شده بود " دلارا اعدام شد" تمام بدنم لرزید. نای حرکت نداشتم. دکمه سبز گوش را زدم. آسیه امینی پشت خط بود و گریان گفت دلارا را امروز صبح اعدام کردند. سوار ماشین شدم و به همسرم زنگ زدم. به او گفتم می خواهم به رشت برم. او نیز از فرط ناراحتی گفت که با من می آید. نمی دانم چطور به رشت رسیدم. مادر دلارا خود را به شدت می زد پدرش داستان تحویل دلارا به نیروی انتظامی را می گوید. همه گریه می کنند. همه به سر خود می زنند. همه دلارا را دوست داشتند. ولی او دیگر در کنارشان نبود. او امروز به آرامش رسیده بود. دیگر صدایی از او به گوش نمی رسد.
ادامه؛ محمد مصطفایی

دل آرا دارابی اعدام شد
...
آسیه امینی
ساعت یک صبح است. تازه از رشت رسیده ام تهران. با چشمانی برآماسیده و دلی برآماسیده تر. حتا نماندم تا دلارای نازنینم را خاک کنم. خانواده اش را تنها گذاشتم. با فریادهای دلخراش و گریه های بی امانشان. آن قدر در سرم فریاد است که هرگز امروز از یادم نرود

دل آرا دارابی اعدام شد
دلارا دارابی، دختری که متهم بود در سن 17 سالگی، دختر عموی پدرش را به قتل رسانده است، صبح امروز در زندان رشت اعدام شد.
عبدالصمد خرمشاهی وکیل دلارا، در حالی که شوکه است با تأیید این خبر می گوید:" نمیدانم چه اتفاقی افتاده است، من در حال رفتن به رشت هستم. حالم خیلی بد است."
حکم اعدام دلارا در حالی اجرا شد، که چندی پیش، به دلیل عدم حضور اولیای دم مقتول ، اجرای حکم وی به تعویق افتاده بود. با این وجود، این بار دادسرای استان رشت، بدون اعلام و اطلاع قبلی، حکم اعدام این هنرمند جوان را به اجرا در آورد

ادامه، کمیته گزارشگران حقوق بشر

دل آرا دارابی اعدام شد
حکم اعدام دلارا دارابی به جرم قتل در سن هفده سالگی به اجرا گذاشته شده است.
روز جمعه، 1 مه (11 اردیبهشت)، گزارش شد که دلارا دارابی، بیست و سه ساله، که به اتهام قتل یکی از خویشاوندان پدری خود، در سال 2003 بازداشت و بعدا در دادگاهی در رشت محاکمه و مجرم شناخته شده بود، در زندان مرکزی رشت، مرکز استان گیلان، اعدام شده است.

ادامه، بی بی سی فارسی






روزی که دل آرا اعدام شد



... هنوز کبوترها و چلچله ها می ترسیدند روی دیوارهای زندان بشینند، سحرگاه ناله ای شنیده بودند که فراری شان داده بود. تند تند سرشان را به این طرف و آن طرف می چرخاندند تا ببینند دیگران جرات می کنند روی دیوار بشینند، آن طرف که سیم خاردار نداشت و صبح ها سایه بود می شد جا گرفت و به زندانی ها نگاه کرد.قبلا یکی بود با روسری آبی و ته لبخندی مهربان که توی دستش خرده نان و برنج داشت








دل‌آرا دارابی اعدام شد
محمد مصطفایی وکیل دادگستری می‌گوید که دل‌آرا دارابی صبح امروز جمعه در رشت اعدام شد.
آقای مصطفایی با اعلام این خبر افزوده است که حکم اعدام خانم دارابی در زندان مرکزی رشت و بدون اطلاع وکلای وی به اجرا گذاشته شده است.
وی در گفتگو با زمانه، روند اجرای حکم دل‌آرا را غیرقانونی خواند و گفت: «بر اساس قانون باید اجرای حکم به وکیل دل‌آرا ابلاغ می‌شد و حتی اگر وی وکیل خود را عزل کرده است، باید این عزل به آقای خرمشاهی اعلام شده و به محکوم فرصتی برای اختیار وکیل داده می‌شد.»








انتقاد شدید عفو بین الملل از اجرای حکم اعدام دل آرا دارابی


سازمان عفو بین الملل که مقرش در لندن است با انتشار بیانیه ای در روز اول ماه مه، اجرای حکم اعدام دل آرا دارابی را به شدت مورد انتقاد قرار داد. این سازمان هوادار حقوق بشر می افزاید که شمار اجرای احکام اعدام در ایران در سال جاری میلادی در ایران به یکصد و چهل مورد می رسد و دو نفر از اعدام شدگان زن بوده اند.پیشتر سازمان عفو بين‌الملل در لندن نيز، بر عليه حکم اعدام دل‌آرا دارابی، تظاهراتی را حدود دو هفته پيش مقابل سفارت ايران در لندن سازمان داد.






اعدام دل آرا، تو دهنی قوه قضاییه و سکوت روشنفکران، امید حبیبی نیا

صبح جمعه خبری چون آوار بر سرمان خراب شد: دل آرا را بدون هیچ تشریفات قانونی و ناگهانی اعدام کرده اند!
به دل آرا تنها فرصت داده اند که چند کلمه ای با خانواده ش تلفنی صحبت و درخواست کمک کند. مادر دل آرا ( به نقل از وکیل خانواده دارابی) گفته بود که روز پنج شنبه با دل آرا ملاقات کرده و او به نجات خود امیدوار بود و حتی از آینده و قصد ادامه تحصیل سخن گفته بود.

ساعت ها طول می کشد تا به خود بیاییم و هزار بار بپرسیم که: چرا؟
اجرای احکام ، دادستانی و قاضی پرونده در دادگستری رشت چه عجله ای برای اجرای حکم داشتند که حتی رعایت موازین مرتبط در اجرای این احکام را نکرده اند؟
خانواده مقتول که گفته می شد خانواده ای فرهنگی ست و در نامه خود بارها بر این امر تاکید کرده بودند وقتی شرایط شان برای رضایت اجرا شد، چرا ناگهان چهارپایه را از زیر پای ما کشیدند؟




و...




وقتی همه خوابیم

No comments:

Post a Comment