Thursday, April 16, 2009

دل آرا دارابی در آستانه اعدام


گفت و گو با عبدالصمد خرمشاهي ‏ - یکشنبه 16 فروردین 1388 [2009.04.05]
سارا مقدم ‏
دلارا دارابی دختر نقاشی که به دلیل اقرار به قتل در هفده سالگی، بیش از پنج سال را در زندان رشت گذرانده ‏است، با داشتن استیذان و پایان گرفتن مراحل قانونی پرونده اش، در آستانه اجرای حکم اعدام قرار دارد. ‏

‏ عبدالصمد خرمشاهی، وکیل دلارا دارابی با اعلام این خبر به روز گفت که موکلش در نخستین ساعات سال جدید، ‏در تماسی تلفنی به او از زمزمه هایی که در زندان، درباره احتمال اجرای حکم اعدام شده ابراز نگرانی کرده ‏است. ‏
خرمشاهی درباره پرونده دلارا که از سن هفده سالگی با اتهام قتل در زندان مرکزی شهرستان رشت زندانی ‏است، می گوید: سال گذشته این پرونده مراحل حقوقی اش را طی کرد و ظاهرا به دلیل اینکه یکی از فرزندان ‏مقتول، رضایت یا عدم رضایت خود را اعلام نکرده، در مرحله اجرای حکم باقی ماند.‏
وکیل دلارا می افزاید: اجرای حکم اعدام دلارا، با توجه به اینکه پرونده استیذان هم گرفته است، در صورتی که ‏اولیاء دم مصر به اجرای حکم باشند، امکان دارد و از این نظر نگرانی او بی دلیل نیست. ‏
دلارا دارابی در آبان ماه سال 86، در حالی که 17 سال بیشتر نداشت، مسوولیت جنایتی را که طی آن یکی از ‏بستگان پدرش به قتل رسیده بود را به عهده گرفت. طبق اقرار دلارا و نکاتی که او در بازسازی صحنه گفت، ‏دادگاه وی را به عنوان متهم ردیف اول پرونده معرفی کرد. درحالی که او پس از این اقرار اولیه، علت اقرارش را ‏علاقه زیاد به پسری عنوان کرد که به گفته دلارا ، عامل اصلی جنایت بود. دلارا حتا برای قبولاندن دادگاه به ‏اینکه وی قاتل است، عنوان کرده بود که به دلیل اینکه ورزشکار است و کاراته کار می کند، توانسته است با وجود ‏جثه کوچک و نحیفش، حریف مقتول، که خانمی تنومند بود، شود. ‏
‏ پس از اقراری که یکی از دلایل اصلی صدور حکم قصاص علیه وی بود، از اقرار خود پشیمان شد و ارتکاب به ‏قتل را انکار کرد. اما انکار پس از اقرار، مورد پذیرش دادگاه قرار نگرفت. اما پس از چندی، وکیل وی متوجه ‏شد که او چپ دست است، در حالی که همه ضربه های وارد شده ، از سمت راست وارد شده بود. ‏
خرمشاهی در این باره خاطرنشان مي کند: قاضی محترم پرونده عنوان کرده بود که درصورتی که ثابت شود که ‏دلارا چپ دست است، مسیر پرونده تغییر خواهد کرد. اما با وجود قطعی شدن این مساله، و با وجود استعلامی که ‏از آموزش و پرورش رشت کرده بودیم که نشان می داد این دختر هرگز اهل ورزشهای رزمی و کاراته نبوده و ‏در هیچ باشگاه ورزشی هم تمرینی از این دست نداشته است، و همه سخنانی که درباره توانمندی ورزشی خود ‏گفته ، نادرست بوده، اما مسیر پرونده تغییر نکرد و نتیجه دادگاه دوم ( شعبه 107 دادگاه اطفال رشت) نیز صدور ‏حکم اعدام برای دلارا بود. (این حکم در شعبه 33 دیوان عالی کشور تایید شد. )‏
وی می افزاید: حالا برای گفتن دوباره این حرفها خیلی دیر است. به هر حال مسیر قانونی طی شده و با وجود همه ‏ایرادهایی که از نظر بنده در این پرونده وجود دارد و به آنها پاسخی داده نشده و آنچنان که باید و شاید کشف ‏واقعیت نشد، دلارا در آستانه اجرای حکم قرار دارد و هیچ مرجع قانونی جز اولیاء دم نمی توانند او را از این ‏خطر دور کنند. ‏
وی با تاکید بر این که وظیفه وکیل دفاع قانونی در دادگاه است ، می گوید با این وجود با توجه به اینکه بی گناهی ‏موکلم برای من محرز است، از اولیاء دم می خواهم که از خون این دختر بگذرند. او دختری است که همه زندگی ‏اش را با نقاشی و هنر گذرانده بود و بزرگترین خطای زندگی اش دل بستن به پسری بود که به خاطر او به این ‏روز افتاد. اما این همه تاوان آیا برایش کافی نیست که بهترین سالهای عمرش را پشت میله های زندان و در بد ‏ترین شرایط روحی و جسمی بگذراند؟ ‏
آبان ماه سال 85 ( سه سال پس از زندانی شدن دلارا )، نمایشگاهی از آثار نقاشی دلارا دارابی به همت آسیه ‏امینی روزنامه نگار و فعال حقوق زنان، در گالری گلستان تهران برگزار شد. این نقاشی ها حاصل لحظه های ‏تنهایی دلارا در زندان بود و بازدیدکنندگان بسیاری را به گالری گلستان کشاند. اما آوازه هنر سیاه و تلخ این ‏هنرمند کم سن و سال که از چهار سالگی به گفته مادرش با رنگ و قلم مو زندگی کرده است، نیز نتوانسته است او ‏را از زندان و مرگ و خواب اعدام نجات دهد.‏
در نامه خیر مقدم دلارا دارابی به بازدیدکنندگان نمایشگاهی که از نقاشی های دلارا برپا شده بود ، نوشته بود : ‏‏"سه سال است كه در كنج يك اتهام دور خودم مي چرخم و حلاجي مي كنم. من به بزرگواري ها محتاجم ولي نه به ‏ترحم يا بخشايش به جز از خداوندم. گرچه مي دانم اين قصه تنهابايد با بخشودگي حل شود و سه سال مبارزه براي ‏احقاق حقم و شنيده شدن اينكه بي گناهم به جايي نخواهد رسيد..."

روز
http://www.roozonline.com/archives/2009/04/post_12117.php

No comments:

Post a Comment